مديريت رفتارهاي سياسي در سازمان

۲۴,۹۰۰ تومان۵۰,۰۰۰ تومان (-50%)

فروشنده: آقای کافی نت

موجود

مديريت رفتارهاي سياسي در سازمان یک مقاله در زمینه رشته مدیریت  است. در این مقاله ضمن تعریف سیاست در سازمان و نقش آن در رهبری به تشریح بکار گیری نفوذ و قدرت در این مدیریت سیاسی سازمان پرداخته ایم.

این مقاله در 29 صفحه بصورت word و کاملا قابل ویرایش آماده شده است و برای سهولت در استفاده نسخه PDF آن نیز برای دانلود قرار داده شده است. ضمنا این مقاله ما برای تشریح بهتر این مقاله یک نسخه پاورپوینت با رعایت اصول ایجاز و استفاده از نمادهای گرافیکی ساختیم که از اینجا قابل دریافت می باشد.

در ادامه بخش هایی از این مقاله را مشاهده می کنید. همچنین برای مشاهده سایر مقالات مدیریت می‌توانید به صفحه مخصوص مدیریت وب سایت آقای کافی نت مراجعه بفرمایید.

سنجش

مديريت رفتارهاي سياسي در سازمان

تعاريف بسيار زيادي از سياست در سازمان وجود دارد. برخي از ديدگاه ها سياست سازماني را به عنوان استفاده از قدرت، براي نفوذ در فرايندهاي تصميم گيري و يا اطمينان حاصل کردن از آن که رهاوردهاي يک وضعيت براي يک شخص قدرتمند مطلوب مي باشند، تعبير مي کنند. همچنين سياست در سازمان به عنوان فرايند ساخت ائتلاف براي دستيابي به کنترل بر روي يک موقعيت و تضمين يک رهاورد مثبت براي ائتلاف تعريف شده است (KACMAR & FERRIS, 1993). مديريت رفتارهاي سياسي در سازمان

در سازمانها سياست يك واقعيت زندگي است. آنان كه نتوانند متوجه رفتارهاي سياسي بشوند نمي توانند اين واقعيت را درك كنند كه سازمان يك سيستم سياسي است. اگر امكان داشت همه سازمانها و گروههاي رسمي موجود در درون سازمانها با اين خصوصيات تعريف شوند دنيا گلستان مي شد: حامي و پشتيبان، هماهنگ، بي غرض، بدون نظر شخصي، مورد اعتماد و اطمينان، ياري دهنده، ‌خيرخواه و داراي روح تعاون و همكاري.

يك ديدگاه غيرسياسي مي تواند ما را هدايت كند تا متقاعد شويم كه كاركنان و اعضاي سازمان هميشه در جهت تامين هدفهاي سازمان گام برميدارند و بدانگونه رفتار مي كنند. برعكس يك ديدگاه سياسي موجب خواهد شد تا بسياري از چيزهايي را كه مي بينيم به صورت نوعي رفتار نامعقول و بدون منطق در سازمان بپنداريم. مديريت رفتارهاي سياسي در سازمان

بر همين اساس مي توان استدلال كرد مثلا چرا كاركنان و اعضاي سازمانها، اطلاعات را نزد خود نگه ميدارند و مي كوشند تا آنها را پنهان نمايند، ميزان توليد و بازدهي خود را محدود مي كنند، درباره موفقيتهاي خود تبليغات زيادي مي نمايند، شكستهاي خود را پنهان مي كنند، در آمار و ارقام مربوط به عملكرها دست مي برند تا وجهه بهتري به خود بدهند و دست به كارهاي مشابهي ميزنند تا بتوانند اثربخشي و كارآيي سازمان را بسيار عالي نشان دهند.

در اين مقاله تلاش مي شود تا با ارائه استدلالهاي علمي  به مدیریت رفتار سیاسی در سازمان پرداخته و از ديدگاه برخي كه سياست را به معني گول زدن، حيله گري، تفرقه افكني و … ناميده اند را به تعيين مسئوليت، واگذاري اختيارات، افزايش كارايي و … كه همان مديريت موفق است تعريف نمود. در واقع سياست هم مثل زيبايي در چشم بيننده قرار دارد. اگر رفتار سياسي بطور صحيح مديريت شود مي تواند ثمرات باارزشي را براي سازمان و افراد به ارمغان بياورد. اين مقاله داراي يك قسمت نتيجه گيري است كه راهبردهايي را براي مديريت رفتار سياسي عنوان نموده است.

 

2- تعريف قدرت

قدرت  عبارت است از توان بالقوه اي كه الف دارد تا بر رفتار ب اثر گذارد به گونه اي كه ب را وا مي دارد تا كاري را انجام دهد (كه اگر غير از اين بود چنين نمي كرد). چنين تعريفي از قدرت شامل:

توان بالقوه اي مي گردد كه الزاما نبايد بالفعل شود، نوعي وابستگي است و وجود اين فرض كه .در رفتار خود نوعي اختيار يا آزادي عمل دارد.

ما مي كوشيم تا اين سه نكته را روشن كنيم. امكان دارد قدرت وجود داشته باشد ولي از آن استفاده نشود، بنابراين قدرت يك توان بالقوه است. يك نفر مي تواند قدرت داشته باشد ولي آن را اعمال نكند. شايد مهمترين جنبه قدرت اين باشد كه آن يك تابع وابسته است. هر قدر ب بيشتر به الف وابسته باشد (در اين رابطه) الف از قدرت بيشتري برخوردار است. از سوي ديگر، اين وابستگي به پنداشتهاي ب هم بستگي دارد، يعني پنداشت وي بر ميزان قدرت الف در امر كنترل كردن چيزي كه مورد خواست ب است.

اگر دانشجويي براي گرفتن يك مدرك دانشگاهي بايد درس يا واحد خاصي بگذراند و استاد كنوني او تنها كسي باشد كه در آن دانشكده درس مزبور را مي دهد، وي بر اين دانشجو  قدرت دارد. دانشجوي مزبور راه چندان زيادي ندارد. از اين رو به گرفتن نمره و گذرانيدن درس مزبور اهميت زيادي مي دهد. به همين شيوه، اگر هزينه تحصيلات يك دانشجو بر عهده پدر يا مادر او باشد، در آن صورت پدر و مادرش مي توانند قدرت بسيار زيادي بر او اعمال كنند، زيرا از او حمايت مالي مي كنند و از نظر مالي وي به آنها وابسته است.

ولي بس از پايان تحصيلات و گرفتن شغل، چون داراي نوعي درآمد مي شود، قدرت بدر و مادر به ميزان زيادي كاهش مي يابد. مديريت رفتارهاي سياسي در سازمان

بارها شنيده مي شود كه يك  عضو ثروتمند از خانواده اي يك يا چند عضو خانواده خود را تهديد به محروم كردن از ارث مي كند؛ يعني تهديد به اعمال قدرت مي كند (پي رابينز،1374،ص664).

مديريت رفتارهاي سياسي در سازمان

قدرت  عبارت است از توان بالقوه اي كه الف دارد تا بر رفتار ب اثر گذارد به گونه اي كه ب را وا مي دارد تا كاري را انجام دهد

3- تعريف واژه قدرت و  سياست

واژه قدرت را به اين صورت تعريف كرده اند: نيروي موجود يا بالقوه براي رسيدن به نتيجه هاي مورد نظر. سياست  يعني كاربرد قدرت به منظور اعمال نفوذ بر فرآيند تصميم گيري براي رسيدن به نتيجه. اعمال قدرت و نفوذ باعث شده تا از واژه سياست دو تعريف ارائه شود:

رفتار به نفع خود و

فرآيند طبيعي  تصميم گيري

در نخستين تعريف بر آن نوع سياست تاكيد مي شود كه منافع شخص تامين مي شود و اين چيزي نيست كه موردنظر و تاييد سازمان باشد. چون از اين ديدگاه به واژه نگاه می كنيم سياست يعني فريب و نيرنگ و مقصد يا هدف كسي كه چنين رفتاري را در پيش مي گيرد تامين خواسته هاي شخصي خودش است.

عموما مردم عامي از اين ديدگاه به واژه سياست نگاه مي كنند. افراد بدون تخصص و عامي داراي چنين ديدگاهي هستند و شايد به همين علت باشد كه مديران مورد پژوهش رفتار سياسي را تاييد نكردند. اگر چه مي توان سياست را به معني تامين منافع شخصي (از يك ديدگاه منفي) دانست ولي كاربرد درست يا مناسب واژه اين است كه آن را به عنوان يك رفتار سياسي دانست كه بتواند هدفهاي سازمان را تامين كند.

ديدگاه دوم اين است كه سياست يك فرآيند طبيعي در سازمان است كه بدان وسيله تعارض، تضاد و اختلاف بين گروههاي ذي نفوذ در سازمان را حل مي كنند. سياست يعني گفتگو، مذاكره و چانه زدن كه براي حل مساله تعارض، تضاد و اختلاف افراد و گروه ها مورد استفاده قرار مي گيرد.

در تئوري سازمان، سياست از ديدگاه دوم مورد توجه قرار مي گيرد، يعني آن يك فرآيند طبيعي تصميم گيري است. سياست اقدام يا فعاليتي است كه بدان وسيله براي حل مساله تضاد و پديده عدم اطمينان اعمال قدرت مي شود. سياست يك پديده خنثي است و الزاما براي سازمان زيان آور نيست.

تعريفي كه به صورت رسمي از سياستهاي سازماني شده بدین قرار است: سياست سازماني شامل فعاليتهايي مي شود كه در جهت كسب، تقويت يا مورد استفاده قرار دادن قدرت يا ساير منابع مورد استفاده قرار مي گيرد. وقتي سازمان با پديده عدم اطمينان و اختلاف نظر اعضا رو به رو شود، مي تواند بدان وسيله (سياست سازماني) به هدف يا نتيجه مورد نظر برسد. مديريت رفتارهاي سياسي در سازمان

رفتار سياسي مي تواند به صورت اعمال يك قدرت مثبت يا منفي باشد. سياست يعني استفاده از قدرت براي انجام دادن كارها (چه خوب و چه بد). دو پديده عدم اطمينان و تعارض دو امر طبيعي و اجتناب ناپذيرند و سياست راه يا طريقي براي حل اين مسائل و به هم نزديك كردن نظرهاي مخالف و سر انجام حصول توافق است. سياست شامل بحث هاي غير رسمي است كه موجب مي شود طرفين به توافق برسند و تصميماتي گرفته شود كه اگر غير از اين بود آنان به بن بست مي رسيدند و آن مسائل حل نمي شد (دفت،1377،ص793).

مديريت رفتارهاي سياسي در سازمان

سياست يعني استفاده از قدرت براي انجام دادن كارها (چه خوب و چه بد).

4- رابطه قدرت و سياست

اگر افراد گرد هم آيند و گروه تشكيل دهند صاحب قدرت مي شوند. مردم همواره در پي يك منبع قدرت هستند تا بتوانند از مجراي آن اعمال نفوذ نمايند، ‌به مزايا و پاداشهايي برسند و به مقامات بالاتر ارتقا يابند. زماني كه اعضاي سازمان به قدرت خود جامه عمل بپوشانند، گفته مي شود كه سياستمدار شده اند. آنان كه از مهارتهاي سياسي خوبي برخوردارند مي توانند از پايگاههاي قدرت خود به شيوه اي موثر استفاده كنند.

5- تعريف «رفتار سياسي»

سياستهاي سازماني از نظر تعريف، هيچ كسر و كمبودي ندارند. ولي اصولا اين تعريفها حول محور موارد كاربردي قدرت، در جهت اثر گذاري بر فرآيند تصميم گيري در سازمان (يا رفتار اعضايي كه در خدمت خود هستند و با اعضاي سازمان آميزش ندارند) مي گردند. با توجه به مقصود و هدفي كه ما داريم رفتار سياسي در سازمان را به اين صورت تعريف مي كنيم: آن دسته از فعاليتهايي كه به عنوان بخشي از نقش رسمي در سازمان ضرورت ندارد ولي در امر توزيع مزايا و كاستيهاي درون سازماني اعمال نفوذ مي نمايند (يا در صدد اعمال نفوذ كردن بر مي آيند).

اين تعريف در بر گيرنده اركان يا عوامل اصلي مي شود كه مورد نظر بيشتر كساني است كه درباره سياستهاي سازماني صحبت مي كنند.

رفتار سياسي در خارج از شرايط كار خاصي كه بايد انجام شود، قرار مي گيرد. اين رفتار مستلزم نوعي تلاش در جهت استفاده نمودن از پايگاههاي قدرت فرد مي شود. فراتر اينكه، تعريف مزبور در برگيرنده تلاشهايي مي شود كه به هنگام تصميم گيري، بر هدفها، شاخصها و ملاكها يا فرآيندها اثر مي گذارند، البته هنگامي كه گفته مي شود سياست مربوط به “توزيع مزايا و كاستيهاي درون سازماني است “. دامنه تعريف مزبور بدان حد گسترده است كه شامل رفتارهاي مختلف سياسي زير مي شود:

‫5/5 ‫(1 نظر)

اطلاعات بیشتر

تعداد صفحات

21-30

فایل PDF

دارد

فایل پاورپوینت

دارد

منابع و مآخذ

دارد

فایل Word

دارد

نظر شما درباره مقاله “مديريت رفتارهاي سياسي در سازمان” چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظر

هنوز بررسی نوشته نشده است.

گروه مقالات