مجسمه سازی در هند

۱۸,۹۰۰ تومان۳۵,۰۰۰ تومان (-46%)

فروشنده: آقای کافی نت

موجود

مجسمه سازی در هند یک مقاله هنری درباره سبک منحصر به فرد هنر مجسمه سازی در هند می باشد. این سبک مجسمه سازی که تحت تاثیر مذاهب مختلف در جنوب شرقی آسیا به‌ویژه بودیسم قرار دارد تمام تلاش خود را در جهت یادآوری دین و یا نمادهای دینی دارد. سبک مجسمه سازی هندی در طول قرون مختلف دستخوش تغییراتی نیز شده در این مقاله سعی در بررسی این تغییرات و تعریف روند این هنر داشته ایم.

این مقاله شامل 19 صفحه بصورت WORD قابل ویرایش آماده دانلود شده است همچنین برای سهولت در خوانش نسخه PDF نیز برای دانلود اضافه شد.

در ادامه بخشی از این مقاله را مرور می کنیم. همچنین می‌توانید به صفحه مخصوص هنر وب سایت آقای کافی نت بروید و از سایر مقالات هنری استفاده کنید.

سنجش

مجسمه سازی در هند

هند از نظر جغرافیایی به سه منطقه ی عمده تقسیم می شود. شمال شرقی با کوه های عظیم هیمالیا، شمال غربی با دره های حاصلخیز رودهای سند و گنگ و شبه جزیره ی هند، مرکب از فلات های گرمسیری که به وسیله ی کوه ها و جنگل ها از رودهای شمالی جدا می شوند. از نظر نژادی و مذهبی بهتر آن است که بگوییم همان گونه که سرزمین فلسطین در وادی ادیان سامی دارای اعتبار و منزلت است. هندوستان نیز در عرصه ادیان و مکاتب فلسفی شرق داراست.

تقریب بین مذاهب یکی از صفات بارز سرزمین هند است، جدای از آیین بودا که زادگاه آن از هند است و بعدها به کشورهای شرق دور منتقل می شود، ادیانی از قبیل «هندوئیزم»، «جینیزم» و «سیکهیزم» همه در هند متولد شدند و نکته ی جالب توجه اینجاست که بعد از ظهور اسلام، مسلمانان نیز هند را مکان امنی جهت زندگی در عین پایبندی به اعتقادات خود دانسته اند و هم اکنون بیش از 150 میلیون مسلمان در هند زندگی می کنند.

هنر و تمدن هند ناحیه ی وسیعی را در بر می گیرد که شامل کشورهای هندوستان – پاکستان – نپال – بوتان – بنگلادش – سری لانکا و بخشی از افغانستان است. بین هند و ایران به عنوان یکی از همسایگان قدرتمند غربی این کشور از سال های دور روابط بی شماری وجود داشته است. اشتراکات از اوستا (کتاب دینی کهن ایرانیان) و وادها (کتب مقدس هندوان) به وجود اصول مشترک گواهی می دهد. به خصوص این ارتباط از زمان ورود آریاییان در هند ملموس تر است.

وقتي که از دل اساطير مجسمه هاي  هندوستان به واقعيت تاريخي آن نگريسته شود، نماد محبوبه هاي شاعران و قصه پردازان رنگ مي بازد. اينجاست که مي شود به راحتي مشاهده کرد چگونه واقعيت هاي تاريخي يک سرزمين سر از افسانه پردازي هاي تخيلي در مي آورد. بت هاي  هندوستان نه نمادي از دو دل داده که نمادي از غناي فرهنگ و تمدن اين سرزمين در گذشته هاي تاريخي اش بوده است.

در اين نوشتار سعي شده است تا روند تاريخي نگارگري و پيکرتراشي مجسمه سازی در هند به تشريح پرداخته شود، با تاکيد بر اين مسئله که سير تحول و تطور عقايد و تفکرات آيين بودا نقشي موثر بر نوع نگارگري و پيکرتراشي مجسمه هاي  هندوستان ايفا کرده است.

نگارگري و پيکرتراشي بودايي

خط سير تحولات آيين بودا در بستر تاريخي 2500 ساله اش، نشان مي دهد که آيين بودا بيش از هر دين ديگري از نمادها استفاده مي کند. آنچه را که بعينه مي توان در نگارگري ها و پيکرتراشي هاي آيين بودايي مذهب مشاهده کرد تاکيدي است بر کثرت راز و رمزهاي اسطوره اي و نمادين اين مذهب، مشخصه اين آيين از لحاظ نگارگري تنوع و گونه گوني اساطير و نمادهايي است که در هر سرزمين با فرهنگهاي بومي آن منطقه اختلاط يافته و رنگي محلي به خود گرفته و در درون آن فرهنگها تکامل يافته است، نمونه بارز آن تفاوت آشکار ميان پيکره هاي بوداي هندي، چيني، ژاپني و…است، گو اينکه معابد بودايي نيز متاثر از نوع معماري بناهاي مذهبي هر سرزمين متنوع مي باشند.

نگارگري و معماري بودايي همواره در طول خط سير تاريخي اش بر آن بوده است تا حقايق جاودانه اين دين را يادآوري کند. اين يادآوري که  ابتدا در هيئت سمبل ها و نشانه هايي غير از پيکره بودا است، به تدريج با اشاعه آن به ديگر سرزمينهاي مجاور هند، در هيئت بودا تجسم يافت. تکثر پيکره بودا به همراه نمايش هايي از داستانهايي موسوم به جاتکه[1] و همچنين نمايش چگونگي تکامل و تحول تدريجي سيدارتا به شخص بودا و سرانجام پيوستنش به نيروانا[2]، همه و همه بخشي از نگارگري بودايي را تشکيل مي داد که در معابد و استوپه هاي[3] بودايي به وفور به چشم مي خورد.

رواج و گسترش فرهنگ  نگارگري و پيکر تراشي در آيين بودا بخشي از اين دين به شمار مي آيد، از اينروي با آنکه در ابتدا هنر نگارگري و پيکرتراشي بودايي توسط مردمان عادي صورت مي گرفت، اما پس از طي قرون اوليه (پس از بودا) اين راهبان بودايي بودند که به ساختن و ايجاد معابد و هيکل ها و نگارگري هاي بودايي پرداختند و اين هنر را با مضامين عميق فلسفي و ديني آيين بودا درآميختند.(4)

گسترش آيين بودا

الف) آشوکا

در گسترش آيين بودا دو شخصيت مشهور، آشوکا و کانيشکا نقشي بنيادين ايفا کردند. با درگذشت بودا در 481ق.م اين آيين در هند به صورتي نه چندان شناخته شده باقي ماند. با روي کار آمدن آشوکا در 263ق.م هنگامي که او توانست قلمرو خود را تا دورترين نواحي جنوب شرقي هند، سواحل خليج بنگال  گسترش دهد، با تحولي دروني در نتيجه موعظه و راهنمايي راهبان بودايي از جنگ و کشتار دست کشيد و به اين آيين در سال يازدهم سلطنت خود گرويد و آنرا مذهب رسمي قلمرو خود قرار داد، وي جهت تشويق مردم کشورش براي گرويدن به آيين بودا دستور داد تا فرامين و دستورات او را بر روي ستونها و صخره ها و… د رتمامي نقاط کشور حک کنند.(5)

اين ستون ها يا ميل هاي سنگي و چوبي که حامل پيام ها و فرمان هاي آشوکا بود در واقع ريشه در باورهاي کهن هندي داشت. اين ميل ها نمادي از آرمان هاي محورعالم(axismundi) بود که نخستين بار در ريگ ودا آمده بود. اين ميل ها سرستونهايي از سمبل هاي هندي چون فيل، گاو، شير و يا گلبرگ نيلوفر نيز به همراه داشت. اين نمادهاي طبيعت گرايانه (سر ستون ها) ريشه در سنت هاي بومي بسيار کهن هندي داشت که به پيش از 1500ق.م بازمي گشت.(6) اولين نگارگري هاي آيين بودايي همان اسطوره ها و نمادهاي بومي سرزمين هند بود که آيين بودا آنها را براي نشان دادن حقايق متعالي اين دين به کار گرفت. چنانکه آشوکا ميل ها را به همراه سرستون هايي طبيعت گرايانه که هر کدام نماد مفهومي خاص بودند، جهت اشاعه آيين بودا از آنها استفاده کرد.

مجسمه سازی در هند

نگارگري و معماري بودايي و مجسمه سازی در هند همواره در طول خط سير تاريخي اش بر آن بوده است تا حقايق جاودانه اين دين را يادآوري کند.

در دوره آشوکا نوعي ديگر از معماري بودايي به چشم مي خورد که با حمايت وي در مسير تجارتي جاده ابريشم گسترش و اشاعه يافت. اين گونه از معماري خاص بودايي غارکند نام داشت که شامل حفاري در دل کوه ها و ايجاد  معابد و تراشيدن پيکرهاي بودا مي شد. مسير اين نوع خاص از معماري بودايي را مي توان «از طريق  هندوستان (هندوکش)، قزل و تورفان(حوضه آسياي مرکزي) و دون هوآنگ( شمال غرب چين) دنبال کرد.»(7)

رونق جاده ابريشم به امنيت اين مسير باز مي گشت که توسط فتوحات وسيع اسکندر از اروپا تا هند امتداد يافته بود. هنگامي که قلمرو وسيع فتوحات اسکندر توسط جانشينان او اداره گرديد، امنيت نسبي حاکم بر اين قلمرو باعث شد تا جاده ابريشم از رونقي تجاري برخوردار گردد. پيامدهاي اقتصادي اين رونق تجاري، شکوفايي شهرها و گسترش آنها در طول اين مسير از شرق به غرب بود.

ايجاد و گسترش بناهاي غارکند در طول مسير جاده ابريشم، مناطقي از هند، چين و افغانستان را در برگرفت که اين نوع خاص از معماري بودايي به شدت از جانب آشوکا در طي دوران حکومتش حمايت مي شد، علاوه بر آنکه رونق جاده ابريشم از لحاظ اقتصادي بر شکوه و جلال معابد غارکند به طور روز افزوني مي افزود. مجسمه هاي  هندوستان افغانستان نمونه اي خاص و پر آوازه از اين نوع غارکندها مي باشد.

 ب) کوشانيان

از تبعات فرهنگي، اقتصادي و ….. لشگرکشي ها و فتوحات اسکندر در ممالک شرق، آن بود که دروازه هاي دو تمدن شرق و غرب را به روي هم باز کرد و باعث شد تا هلنيسم همراه با فتوحات اسکندر به شمال آفريقا و تا سرزمين هند گسترش و نفوذ يابد. هنگامي که با يکپارچه شدن سرزمينهاي متصرفي اسکندر از هند تا يونان و روم امکان آمد و رفت به آساني فراهم آمد. علاوه بر رونق بيش از پيش جاده ابريشم که باعث شکوفايي اقتصاد تجارتي ميان شرق و غرب گرديد، باعث شد تا بسياري از هنرمندان، دانشمندان، بازرگانان، مجسمه سازان و…. به ممالک آسيايي روي بياورند و از اين طريق فرهنگ هلنيسم براي چندين سده تاثير خود را در تاريخ فرهنگ و تمدن اين کشورها باقي گذارد.

اسکندر در خلال لشگرکشي هايش به شرق در مسير خود اقدام به  ايجاد و تاسيس شهرهايي چند با نام اسکندريه کرد و پس از او سرداران يوناني اش نيز براي تداوم فرمانروايي خود بر اين سرزمينها « سعي مي کردند تا شهرهاي قديمي يوناني را تجديد بنا کنند و شهرهاي جديد بسازند»(8) چنانکه سلوکوس اول 9 شهر با نام سلوکيه ساخت و …

با ساختن اين شهرها، جمعيت هاي يوناني به راحتي به اين مناطق مهاجرت مي کردند و سکني مي گزيدند و از اين طريق امکان تداوم بيشترحکومت فرمانروايان يوناني را فراهم مي آوردند. همراه اين جمعيت ها عده کثيري از اهل فن و حرفه، نويسندگان، هنرمندان و … نيز به سرزمينهاي شرقي روانه شدند «مجسمه سازان و حکاکان يوناني از پادشاهان فينيقيه، لوکيا، کاريا، کيليکيا و باکتريا مجسمه مي ساختند و براي آنها سکه مي زدند»

[1] – جاتکه: Jataka. داستان هاي تولد. صحنه هايي از زندگي ها يا وجودهاي پيشين بوداي تاريخي. هر حکايتي متضمن درسي اخلاقي است که مقصود از آن عرضه ي آن جنبه هاي از رفتار خاص است که در اندوختن کرمه نيک ياري مي کند تا مومن به دوباره زاييده شدن دلخواه برسد.

[2] – نيروانا: Nirvana. مقصد نهايي آيين بودا که وراي وجود و بي صورت و حد است. غالبا آن را به شعله شمعي مانند مي کنند که چون خاموش شود ديگر وجودي در کار نيست.

[3] – استوپه:Stupa. در اصل گورتلي پيشابودايي است گنبدي شکل. در آيين بودا محل اشياء يا بقاياي متبرک شده است.

 

فهرست مطالب

مجسمه سازی در هند

نگارگري و پيکرتراشي بودايي

گسترش آيين بودا

نقش کانيشکاي کبيردر ترويج آيين بودا

تاثير مکتب هنري گندهار بر بت هاي  هندوستان

پي‌نوشت‌ها

‫0/5 ‫(0 نظر)

اطلاعات بیشتر

تعداد صفحات

11-20

فایل PDF

دارد

فایل پاورپوینت

ندارد

منابع و مآخذ

دارد

فایل Word

دارد

نظر شما درباره مقاله “مجسمه سازی در هند” چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظر

هنوز بررسی نوشته نشده است.

گروه مقالات