نقش تئاتر در تعلیم و تربیت کودکان

۱۰,۰۰۰ تومان۱۹,۰۰۰ تومان (-47%)

فروشنده: آقای کافی نت

موجود

نقش تئاتر در تعلیم و تربیت کودکان یک مقاله در زمینه علوم تربیتی و روانشناسی می باشد. در این مقاله ضمن تعریف تئاتر و تاریخچه آن به بررسی وضع موجود در این زمینه پرداختیم و سپس تئاتر را به عنوان یک ابزار آموزشی تحلیل و بررسی نمودیم.

این مقاله در 16 صفحه به صورت فایل Word بهمراه فهرست مطالب و کاملا قابل ویرایش آماده دانلود و استفاده است و برای خوانایی و استفاده بهتر نسخه PDF مقاله نیز اضافه شده است.

در ادامه بخشی از این مقاله را مرور می‌کنیم. همچنین برای مشاهده و بررسی سایر مقالات علوم تربیتی و روانشناسی به صفحه روانشناسی و صفحه علوم تربیتی وب سایت آقای کافی نت مراجعه بفرمایید.

سنجش

نقش تئاتر در تعلیم و تربیت کودکان

چرا آموزش در تئاتر كودكان صورت نمي‌گيرد؟ اين سؤالي است كه براي پاسخ دادن به آن بايد آن را از زاويه‌هاي مختلف بررسي كرد، اما پيش از بررسي اين مهم، نگارنده چند نكته را به عنوان مقدمه يادآور مي‌شود.

تئاتر كودك و نوجوان، در جوامع پيشرفته، از اهميت بسزايي برخوردار است و بر همين اساس، مسئولان و برنامه‌ريزان بلندپاية كشور، برنامه‌ريزي‌ها و سرمايه‌گذاري‌هاي لازم را براي پيشرفت اين هنر انجام مي‌دهند. زيرا مي‌دانند كه اگر به اين امر بپردازند قطعاً در رشد و پرورش كودك تأثيرات مطلوبي خواهد گذاشت و در آينده نيز فرهنگ و اجتماع بهرة لازم را از آن خواهد برد و طبيعتاً به ارتقاي فرهنگ كشورشان كمك خواهد كرد.

همان‌طور كه مي‌دانيم نهادينه كردن تئاتر در كشورهاي اروپايي از مهد كودك‌ها و مدارس آغاز مي‌شود و سازمان‌ها و نهادهاي دولتي نيز بخشي از فعاليت‌هاي فرهنگي خود را به تئاتر جوانان، اختصاص مي‌دهند. برخلاف آن، در كشور ما، متأسفانه، هيچ برنامه‌ريزي و سياست‌گذاري خاصي، براي تئاتر كودك و نوجوان نمي‌شود. طبيعي است كه آموزش و تعليم و تربيت كودكان و هنرجويان تئاتر، براي اين نوع تئاتر نيز صورت نمي‌گيرد. تئاتر كودكان شاخصه‌هايي دارد كه مي‌بايست به آن توجه شود. براي اين منظور مي‌توان از طريق آموزش و تعليم و تربيت هنرجويان كودك، نوجوان، جوان و بزرگ‌سال، اين نوع تئاتر را از شكل رخوت و سكوت بيرون آورد.

نقش تئاتر در تعلیم و تربیت کودکان

نقش آفرینی در تئاتر برای کودک به منزله یک کلاس آموزشی است

تئاتر میدانی ، ابزاری آموزشی

تئاتر میدانی که ماجراهای زندگی واقعی را از نو به نمایش در میآورد، هم در درمان و هم در تعلیم و تربیت به کار گرفته میشود. این ماجرای زندگی واقعی، تماشاگر یا تماشابازیگر را تبدیل به بازیگر میکند. به علاوه تک تک تماشاگران یا دانش‌آموزان کلاس مثل کارگردان کاملاً در کار درگیر میشوند و مثل بازیگران به نوبت در نقشهای مختلف بازی میکنند. این شیوه خلاقیت را در مورد هر موقعیت مشخصی، حتیالامکان اعمال میکند. یک رویداد را میتوان از نو آفرید و با دادن فرصت تامل بر آن حادثه یا رویداد، آن را زنده کرد. آنگاه، دستاندرکاران میتوانند از دیدگاه جدیدی آن رویداد را بررسی کنند. این فرایند یادگیری نوینی را از طریق تجربه تسهیل میکند.

تئاتر میدانی کار یادگیری فعال را به دلایل زیر تسهیل میکند:

– تخیل را به کار میگیرد.

– عواطف را بر میانگیزد.

– باعث فعالیت ذهن میشود.

– زمینة امنی برای مطالعة اعمال و مداخلات گوناگون فراهم میکند.

– منظر تازهای به مسایل میگشاید.

– چهارچوبی برای تسهیل تغییر فراهم میکند.

– طیفی از نتایج ممکن را بررسی میکند.

– به افراد در حل مشکلات عاطفی و فکری لاینحل کمک میکند. (جنینگز، 1987)

مفهوم استفاده از نمایش در تعلیم و تربیت با فلسفه انسانگرا و شخص محور کارل راجرز (راجرز، 1994) سازگار است. راجرز به قدرت شخصی برای درمان و یادگیری اعتقاد داشت. اگر معلم از مقام قدرت تعلیمی خود پایین بیاید و موقتاً کنترل را به نیروی خلاقة دانش‌آموزان بسپارد، نمایش به عنوان ابزار یادگیری می-تواند قدرت خرد را تقویت کند و رشد شخصی را اعتلا بخشد.

تاریخچة استفاده از نمایش در تعلیم و تربیت

هرجا تمدنی پدید آمد بیان و تفسیر زندگی از طریق اجرای نمایشی نیز پیدا شد. از تراژدیهای یونان باستان تا نمایشهای اخلاقی قرون وسطا، از آثار شکسپیرتا لالبازیها، همه فرآوردة تمدنها هستند. تاثیر تاریخی تئاتر درگیر کردن تماشاگر با پیام درونی نمایش بوده است.

این «گفتگو» با تماشاگر تنها در نوعی از نمایش مدرن قرن بیستم، شکل خود را از دست داد و صرفاً به صورت تماشای حاشیهای درآمد. به طور مثال اهمیت «ننه دلاور» برشت در این بود که تماشاگر پیام سرمایهداری را در مییافت، به جای آنکه با عمل روی صحنه درگیر شود. با این حال بازیگران برای اینکه تماشاگر را از درگیری حسی با کار بیگانه کنند، گاهی تبدیل به وسایل صحنه، مثلاً درخت، میشدند(لندی، 1993، ویلت و مانهایم، 1995).

این تجربة منفعل تئاتر باعث ایجاد چیزی شد که آگوستوبال (1992) به آن منولوگ میگفت.

او معتقد بود هنگامی که دیالوگ از میان برود، سرکوب سر بر میدارد. ارتباط انسانها از طریق دیالوگ برقرار میشود و سرکوب تجربه شده در تئاتر- از طریق تماشاگری که صرفاً ناظر است- نمونه ای از نمایش بزرگتر سرکوب اجتماعی است که در جامعة غربی قرن بیستم به اجرا در میآید.

آگوستوبال در کوششی برای تغییر شکل تئاتر از تکگویی اجرا به گفتگو بین تماشاگر و صحنه، انواع زیادی از تئاتر تعاملی را تجربه و تئاتر سرکوب شدگان را تکامل بخشید. این تئاتر تجلی روابط قدرت بود و شکلهای متعددی از کارگاهها و اجراهای تئاتری را به قصد برآوردن نیاز مردم به گفتگو، تفکر انتقادی و به ویژه تفریح به کار گرفت.

فهرست مطالب

تئاتر و آموزش

وضعيت موجود:

  نقش مسئولان فرهنگي و غير فرهنگي:

نهادهاي آموزشي:

نمايشنامه‌نويسي حرفه‌اي كودك و نوجوان:

آموزش و تعليم و تربيت در تئاتر كودك و نوجوان:

ويژگي‌هاي نمايشنامه‌هاي كودك و نوجوان:

کاربرد تئاتر در حوزه های تربیتی

نقش تئاتر در تعلیم و تربیت

نقش تئاتر در تعلیم و تربیت کودکان

تاریخچة استفاده از نمایش در تعلیم و تربیت

تئاتر میدانی ، ابزاری آموزشی

توسعة مهارت‌ها

هوش عاطفی از طریق نمایش در کلاس درس

نتیجه

منابع و مآخذ:

‫0/5 ‫(0 نظر)

اطلاعات بیشتر

تعداد صفحات

11-20

فایل PDF

دارد

فایل پاورپوینت

ندارد

منابع و مآخذ

دارد

فایل Word

دارد

نظر شما درباره مقاله “نقش تئاتر در تعلیم و تربیت کودکان” چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظر

هنوز بررسی نوشته نشده است.

گروه مقالات