مکتب سقاخانه در هنر ایران
۴۹,۹۰۰ تومان۱۱۵,۰۰۰ تومان (-57%)
موجود
مکتب سقاخانه در هنر ایران یک مقاله در زمینه رشته هنر است. در این مقاله ضمن معرفی و خاستگاه و شرایط اجتماعی به وجود آمدن هنر سقاخانه به پیشگامان این هنر و بررسی آثار شاخص آن پرداخته ایم.
این مقاله شامل 39 صفحه بصورت WORD قابل ویرایش آماده دانلود شده است همچنین برای سهولت در خوانش نسخه PDF نیز برای دانلود اضافه شد.
در ادامه بخشی از این مقاله را مرور می کنیم. همچنین میتوانید به صفحه مخصوص هنر وب سایت آقای کافی نت بروید و از سایر مقالات هنری استفاده کنید.
مکتب سقاخانه در هنر ایران
مکتب سقاخانه جریانی هنری بود که در دهه ۱۳۴۰ شمسی در ایران شکل گرفت. در بحبوحه مدرنازیاسیون و درگیریهای سنت گرایان و مدرنیته در حالی که مکتب رایج در عرصه بینالمللی، هنر مردمی یا پاپ آرت در حال عبور و انقضای دوره خود بود، عدهای از هنرمندان نوآور ایرانی، مکتب جدیدی را بنیان نهادند که تأثیر شگرفی بر تحولات هنر معاصر ایران و حتا نوآوریهای عرصه خوشنویسی از خود باقی گذاشت، این مکتب یا جنبش هنری بعدها بهنام مکتب سقاخانه شهرت یافت. نخستین بار کریم امامی در توصیف آثار حسین زنده رودی نام «سقاخانه» را به کار برد.
این هنرمندان در جستجوی تعریف دوبارهای از زیباییهای ملی و سنتی برآمدند؛ و یا به بیانی دیگر این هنرمندان با عشق به زوایای فرهنگ ملی و نگاهی گسترده به فرهنگ جهانی به فکر افتادند که مکتبی ملی- بینالمللی تأسیس نمایند و حتی شاید بدون تمهیدی اولیه و به صورتی طبیعی به سوی تأسیس مکتب فوق کشانده شدند رویکرد اینان به اشیاء و عناصر بصری محیط اطراف زندگی مردم که در سقاخانه و زیارتگاهها و اماکن مذهبی وجود داشت، باعث شد که از این اشیاء در فضای معاصر تعریف مجددی بهعمل آید و در ساماندهی تازه و بدیعی، بهمکتبی جدید و قابل قبول و سرشار از نوآوری تبدیل شود.
پس از جلیل ضیاءپور که سالها پیش از نقش مایه ها وموضوع های محلی و سنتی استفاده کرد، در حقیقت این مکتب نخستین توجه گروهی است؛ که به صورت سازمان یافته به احیای سنتهای تصویری گذشته می پردازد و می تواند وجه مذهبی از سنت را بگیرد که در آثار ضیاء پور به آن توجه جدی نشده است. (اسکندری،34،1379)
مکتب سقاخانه
این اصطلاح نخستین بار توسط کریم امامی مترجم –روزنامه نگار و منتقد برای توصیف آثار گروهی از هنرمندان ایرانی که می کوشیدند پلی میان سنت و نو بنا کنند؛ به کار برده شد.(1341)خود او می نویسد “در آغاز دهه 1340 این آثار تنی چند از بینندگان را به یاد حال و هوای سقاخانه انداخت “. این واژه به همه هنرمندانی که در کار خود از فرمهای سنتی هنر ایران به عنوان نقطه شروع استفاده می کردند، اطلاق شد. (پاکباز،307،1379)
کریم امامی در کاتالوگ آثار نقاشان گروه سقاخانه که در سال 1356 به چاپ رسید، نوشت”مکتب ملی نقاشی، پیش از ظهور سقاخانه ای ها یک رویای آسمانی بود.”سقاخانه ای ها نشان دادند که با استفاده از مصالح آشنای دم دست خیلی آسانتر می توان به این مکتب رسید.(گودرزی،104،1380) ولی در هر حال این نام به کار رفت و کدام نام است که در آغاز جامع و کامل باشد و همه را راضی کند.(همان )
خاستگاه هنر سقاخانه
گروهی از هنرمندان که در سالهای دهه سی خورشیدی و پس از آن به دنبال شیوهای موثر برای پاسخ به ایرانیزه کردن هنر مدرن بودند جست و جویی را آغاز نمودند تا عناصر و ابزاری از منابع بومی و ملی را بیابند که بتوان با استفاده از این ابزار و عناصر فرم ایرانی بسازند تا بتوان رنگ و بوی ایرانی را در کارهایشان احساس کرد.
بخش عمدهای از این گروه، هنرجویان دانشکده هنرهای تزیینی آن زمان بودند که به واسطه تحصیل در این دانشکده امکان آشنایی و موضوع قرار دادن هنرهای تزیینی را بهدست آورده بودند. آشنایی با هنرهای تزیینی از جمله واحدهای درسی آنها بود. از همین رو اینان زمینهای مناسب داشتند تا عناصر تزیینی ملی را که ریشه در فرهنگ بومی و مذهبی داشت بجویند و به عنوان منابع کاری به کار گیرند. اما این منابع سرشار و به اصطلاح معمول و آشنا را کجا میتوانستند بیابند. شاید تجلیگاه اساسی بسیاری از این عناصر هنری را بتوان سقاخانه و اماکن همگون با آن دانست.
فضای کوچک سقاخانه — غالبا در محلات قدیمی — برای مسلمانان شیعه مکانی نمادین است به یادآورنده حماسه قیام حسین، سقاخانهها هر یک شکل و هیاتی خاص دارند و با یکدیگر متفاوت اند اما در همه آنها عناصر و اشیایی پی در پی تکرار میشوند. در سقاخانه همه چیز بهرغم ظاهر ساده و بی پیرایه آن معنایی خاص دارد: پنجرههای مشبک آهنی، شمعهای روشن و خاموش، آب، پارچههای رنگین، پنجه مسی، شمایلهای گوناگون با رنگهای درخشان، گنبدهای بزرگ و کوچک بر روی منبع آب، همه آکنده از معنای سمبلیک اند.
سقاخانهها را غالبا در معابر عمومی میساختهاند و قصد از آن در اختیار نهادن آب برای رفع عطش تشنگان بودهاست. اما علاوه بر آن، به اعتقاد شیعیان، آب این سقاخانهها متبرک شمرده میشود. خطوط نوشته شده بر روی دیوارههای سقاخانه و مخازن آب و جاهای دیگر آن بیشتر آیات قرآنی و اشعار و عباراتی در مدح امام حسین و یاران آن امام خصوصاً ابوالفضل العباس است. شبکه فلزی نمادی است از ضرایح پیشوایان بزرگان دین. قبههای روی مخزن آب نیز بقعه حرم امام حسین را تداعی میکند.
بدین گونه سقاخانهها و حتی حسینیهها و تکیهها، در عین سادگی مجموعهای غنی از نهاد و تصویرند. کتیبههای سقاخانه با نوشتههای رنگین و نقوش تزیینی، پرچمهای رنگین که بر آن شعارهای مذهبی نوشته شده، قبههای کوچک بر فراز دسته پرچمها، علمها، که سمبلی است از علم امام حسین که حضرت عباس در روز عاشورا به دست داشت و در مراسم عزاداری محرم به طور سمبلیک مبدل به علم فلزی بزرگ میشود که روی آن عناصر تزیینی خاصی همچون پر طاووس، مجسمههای کوچک فلزی پرندگان مختلف و پرههای فلزی نسبتا بلند که به هنگام حرکت علم به پیش و پس نوسان میکند، تعبیه شده، ماکتهای نمادین ظروف مشبک فلزی همگن عناصر مختلف این مجموعه مذهبی-مردمی را تشکیل میدهند.»
این همان گنجینهای بود که این هنرمندان بهدنبال آن بودند، گنجینهای که فرمهای ایرانی را بههمراه داشت و این هنرمندان میتوانستند هویت گمشده خود را در این فرمها بیابند و از این طریق هویتی ایرانی بهآثار خود دهند. ناصر اویسی یکی از نقاشان سقاخانه به صراحت در این مورد میگوید: «من بهعنوان نقاش معاصر همیشه سعی داشتهام که کارهایم شناسنامه ایرانی داشته باشد.»[۴] وی همچنین درباره ترکیب فرم و هویت ملی اشاره مینماید: «من از بیست سال پیش فکر میکردم که نباید جیرهخوار فرهنگ غرب باشم و نمیخواستم همراه با تکنولوژی غرب که وارد ایران میشد فرهنگ غربی هم وارد شود. عقیده دارم که ما میتوانیم از تکنولوژی غرب استفاده کنیم اما شخصیت هنری خود را حفظ کنیم.»
جنیش هنری سقاخانه را میتوان نوعی واکنش بیاختیار روشنفکران و هنرمندان دهه چهل شمسی، علیه مدرنیسم و گسترش دامنه نفوذ فرهنگ غرب دانست.
اصطلاح مکتب سقاخانه
در سال ۱۳۴۱ عنوان «مکتب سقاخانه» را کریم امامی بر این گروه نهاد. او مترجم، منتقد و روزنامهنگاری بود که در آن سالها در روزنامههای مختلف درباره رویدادهای هنری مطلب مینوشت. خود او مینویسد: «ظهور خط در نقاشی، در آغاز دهه ۱۳۴۰، تنی چند از بینندگان را به یاد حال و هوای سقاخانه انداخت. این واژه بهکار رفت؛ و بعد، استفاده از آن تعمیم یافت و همه هنرمندانی – چه نقاش و چه مجسمهساز- که در کار خود از فرمهای سنتی هنر ایران به عنوان نقطه شروع و مادهٔ خام استفاده میکردند (و نه فقط آنها که با خط فارسی سر و کار داشتند، اطلاق شد.»
هرچند شاید این نام برای تمام گروه جامع و کامل نباشد اما به گفته امامی: «ولی در هر حال این نام به کار رفت، و کدام نام است که در آغاز جامع و کامل باشد و همه را راضی کند. هر نام در ابتدا صرفاً وسیله ایست برای یاد کردن و مشخص و ممتاز ساختن شخصی یا چیزی از اشخاص و چیزهای دیگر و در پایان میشود در برگیرنده همه صفات نیک و بد صاحب نام.»
گروه سقاخانه نخستین گروه به معنای واقعی در نقاشی معاصر ایران بود، گروهی که هرکدام با ویژهگیهای خاص، منحصر به فرد و علایق شخصی خود اما در مسیر منسجم در جستجوی هنری ملی بودند. در این راه ویژگیهای مشترکی را در پیش گرفتند. این گروه که همگی در سفرهای متعدد خود، مکاتب هنری غرب را در زمانه خویش دریافته بودند، پژوهشی وسیع و همراه را در نشانههای تصویری گذشته آغاز نمودند و هر یک بخشی از این نشانهها را در تجربههای نوین و مدرنی چون کوبیسم درآمیختند.
آنان بر این اعتقاد بودند که استفاده از موتیفهای تزیینی گذشته امکان بیان احساسشان را دارد و میتوانند آنها را به خدمت «نیاز درونی» خود بگمارند بی آنکه آنها را صرفا بخاطر خود آنها روی پرده آورده باشند. از آن گذشته همین نقشها، که هر کدام پرداخته و پدیده دورانی از دورههای هنری پیشین ایران بودند نقاشی آنها را به گذشته پیوند میدادند.
استفاده از نقاشی دوره قاجار و حتی دورههای پیشتر و بکارگیری نگارههای تزیینی و نقشهایی چون تصاویر اسبها، چهرههای زنان و تصاویر افسانهای مانند دیو و خورشیدخانم به فرم و شیوه گذشته یکی از مشخصههای بارز این گروهاست که میتوان در آثار بخش عمدهای از آنان همچون اویسی، قندریز، تبریزی و ژازه طباطبایی مشاهده کرد.
برخی از آنها چون قندریز در تکامل شیوه خویش عناصر انسانی و اشیا را آنقدر ساده نمودند که به شکلهای هندسی و نقشهای تزیینی تبدیل شدند. «نقاشی که از پرداخت آدمهای اولیه به نوعی سورئالیسم میرسد. بعد از طرح به نقش، و از نقش به تلفیق نقشها میگراید، هیچگاه چشم از آسمان و آفتاب و ابر وباد بر نمیدارد. دلش به خاطر آن جوهر اثیری پنهان در آسمان میزند.»
مکتب سقاخانه و سنتهای خوشنویسی
یکی دیگر از ویژگیهای مشترک و فراگیر در آثار هنرمندان سقاخانه استفاده از خوشنویسی و خط فارسی است. سنت خوشنویسی ایرانی که در طول سالیان متوالی شکل خاص خود را گرفته و با مضامین فرهنگ ایرانی همبسته شدهاست، عنصر مناسبی بود تا به عنوان یک شناسهٔ هویتی در آثار نقاشی به کار گرفته شود.
برای این دسته از هنرمندان، خط تنها یک عنصر بصری بود و به مفاهیم نهفته در پس کلمات چندان توجهی نداشتند. استفاده از خط را بهطور مشترک در آثار اکثر هنرمندان گروه میتوان به تماشا نشست. پیشتازترین فرد از این گروه در استفاده از خط حسین زندهرودی بود: «او کارش را با بازی با خطاطی شروع کرد؛
نرم نرم و از سر جستجو. کارهای اولیهاش از سطحهای ساده هندسی شکل میگرفت که از نوشتهها و نقش و نگارها و رنگهای درخشان پوشیده میشدند. روشی که بعدها در کار فرامرز پیلارام ماندگار شد و او مدتها با همین سطوح ور میرفت و بسیار خوش خطتر از زندهرودی، جاهایی را از نوشته پر میکرد. اما زندهرودی همین جا نماند و پیشتر رفت. کمکم شکلهای محدود کننده هندسی را – که از طلسمهای جدول کشی شده میآمدند – رها کرد و به عنصر خطاطی روی آورد.
خطاطی را اما نه در بعد خوشنویسانهاش که در حال و هوای کلی ترکیببندی حروف منفرد و کلمات و جملات بیآنکه بخواهد معنا و مفهومی ادبی را در آن میان تعقیب کند، دنبال کرد و دورادور سرسپرده سیاهمشقهای قدیمی شد.»
این برخورد با نوشتار را هنرمندان سقاخانه و از جمله زندهرودی از او را در نوشته بر طلسمها و زیارتگاهها برگرفته بودند، عدم توجه این دسته از هنرمندان به معانی کلمات برای برخی از منتقدان قابل پذیرش نبود. «در نمایشگاهی همین نوشتهها بودند که کفر جلال آل احمد را درآوردند تا آن مقاله تند و تیز را نوشت.
آل احمد پرت و پلاهایی را که زندهرودی برای پر کردن متن کارش نوشته بود زیادی جدی گرفت و برای او که نقاشی را از زیرمجموعههای ادبیات میشمرد و جای پایینتری برایش قائل بود هضم این نکته که زندهرودی ادبیات – یعنی کلام – را مجموعه درهم و برهمی فرض کند که فقط به درد پرکردن فضاهای خالی یک تابلو نقاشی میخورد آسان نبود.»
البته گاهی نیز علاوه بر خاصیت بصری کلام، مفاهیم آنها نیز برای هنرمندان این گروه مورد توجه قرار میگرفت تا آثار ارزشمندی را پدید آورند از جمله میتوان به حجمهای «هیچ» پرویز تناولی اشاره نمود. ادامه همین نگاه تصویری به خطوط و تداوم تلاش گروه دیگری از هنرمندان سبب پیدایی نقاشیخط گردید.
رضا مافی در هنر نقاشیخط به حق پیشگام بود و در این زمینه به موفقیت بزرگی نائل آمد و برخی او را اولین هنرمند خوشنویسی میدانند که بر بوم نقاشی، خط نوشتهاست. او از نخستین کسانی بود که به هنر «نقاشیخط» روی آورد. او تحت تاثیر از مکتب سقاخانه اولین خطاطی بود که با رعایت اصول سنتی خط، آن را در نقاشی مدرن ایران مورد استفاده قرار داد.
عناصر مورد توجه مکتب سقاخانه
عناصر مورد علاقه این هنرمندان درها، قفلها و کلیدها، ضریحهای اماکن متبرکه و سقاخانهها، نگینهای انگشتری و حرزها و کاسهها و الواح شمایلهایی بود که در مجموع از دیرباز مورد استفاده مردم جامعه سنتی بودهاست بدون اینکه مردم یا هنرمندان باجنبههای بصری و زیباشناختی آن توجه خاصی مبذول نموده باشند.
در حقیقت زیبایی با گوشت و پوشت و خون جامعه سنتی عجین شده و مصرفکنندگان غرق در آن بودند. در این میان خط، هم به عنوان عنصری مستقل که در این اماکن پیوسته وجود داشته و هم به صورت حکاکیهایی، بر روی ظروف و نگینهای انگشتری، مورد توجه هنرمندان قرار گرفت.
آنان همان طور که ساخت و ساز و ترکیببندی مجددی بر روی همه اشیاء و تصاویر مذکور انجام دادند با نگاه مجدد خلاقانه بر خط نیز، آن را تعریف جدیدی نموده و طراحی مجدد، ترکیببندی و ساختوساز نوینی بدان بخشیدند و بدین ترتیب نگاه بصری تازهای به خط، در قلب سقاخانه متولد شد و خط کوفی این بار، پس از تحویل و تحولاتی هزار و چهارصد ساله، به سوی زبان و بیان جدیدی حرکت نمود.
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
وجه تسمیه
خاستگاه
اصطلاح مکتب سقاخانه
مکتب سقاخانه و سنتهای خوشنویسی
عناصر مورد توجه مکتب سقاخانه
تداوم مکتب سقاخانه
پیشگامان مکتب سقاخانه
1- حسین زنده رودی
2- پرویزتناولی
3- مسعودعربشاهی
4- صادق تبریزی
5- منصور قندریز
6- ژازه طباطبایی
7- فرامرز پیل آرام
8- ناصر اویسی
محتوای پیام
واکنش مخاطبین در برابر این آثار
شرایط اجتماعی زمینه ساز پیدایش مکتب
مدرنیسم در ایران پیش زمینه ظهور مکتب سقاخانه
عناصر محرک در همان زمان
نتیجه
منابع و ماخذ
اطلاعات بیشتر
تعداد صفحات | 31-40 |
---|---|
فایل PDF | دارد |
فایل پاورپوینت | ندارد |
منابع و مآخذ | دارد |
فایل Word | دارد |
-
مجسمه سازی در هند
فروشنده: آقای کافی نت۳۹,۹۰۰ تومان۱۰۰,۰۰۰ تومان -
۴۹,۹۰۰ تومان
۱۰۰,۰۰۰ تومان -
۴۹,۹۰۰ تومان
۱۲۰,۰۰۰ تومان -
پاورپوینت بیمه عمر و ریسک
فروشنده: آقای کافی نت۱۰,۹۰۰ تومان۱۹,۰۰۰ تومان -
۲۵,۰۰۰ تومان
۴۵,۰۰۰ تومان -
۲۵,۰۰۰ تومان
۴۶,۰۰۰ تومان
نظر
هنوز بررسی نوشته نشده است.