رابطه هوش هیجانی با رضایت شغلی پرستاران

۳۳,۹۰۰ تومان۷۰,۰۰۰ تومان (-52%)

فروشنده: آقای کافی نت

موجود

رابطه هوش هیجانی با رضایت شغلی پرستاران یک پژوهش جامع در زمینه رشته روانشناسی است. هدف انجام این پژوهش بررسی میزان هوش هیجان و مقدار رضایت شغلی در پرستاران بود. جامعه آماری پژوهش 100 نفر از بانوان پرستار هستند که با توزیع پرسشنامه هوش هیجانی و رضایت شغلی بین آنها و تحلیل نرم افزاری به کمک spss نتایج این پژوهش بدست آمده است.

این پژوهش در 114 صفحه بصورت فایل Word کاملا قابل ویرایش آماده سازی شده و ما برای سهولت بیشتر در استفاده نسخه PDF آن را نیز برای دانلود آماده کردیم.

در ادامه بخشی از این پژوهش ارزشمند را مرور می‌کنیم. همچنین برای مشاهده و بررسی سایر مقالات روانشناسی به صفحه روانشناسی وب سایت آقای کافی نت مراجعه بفرمایید.

سنجش

 رابطه هوش هیجانی با رضایت شغلی پرستاران

انتخاب شغل فرايند مبهم و پيچيده‌اي است كه به عوامل متعدد بستگي داشته و با مشكلاتي همراه است. انتخاب شغل نيازمند راهنمايي شغلي است. راهنمايي شغلي نوعي راهنمايي است كه بدان وسيله به فرد كمك مي‌شود تا بر اساس شناخت استعدادها، رغبت‌ها و محدوديت‌ها و نيز نيازهاي شغلي جامعه بتواند شغل مناسبي را انتخاب كند و پس از گذراندن دوره‌هاي آموزشي لازم، به طور موفقيت‌آميز و رضايت‌بخشي به آن اشتغال ورزد (حاصلی،1382).

 چون اكثريت مردم بايستي در زندگي شغلي را برگزينند، راهنمايي شغلي براي تمامي افراد ضرورت مي‌يابد و هيچ فردي براي گزينش شغل مناسب از آن بي‌نياز نيست. راهنمايي شغلي جريان پويايي است كه بدان طريق اطلاعات ضروري درباره ويژگي‌هاي فردي و دنياي مشاغل در دسترس مراجع قرار مي‌گيرد و بر مبناي اين اطلاعات فرد تصوير روشن و مشخصي از خود و ميزان انطباق ويژگي‌هايش با فرصت‌هاي شغلي جامعه به دست مي‌آورد و با كمك راهنما، اطلاعات حاصل را تجزيه و تحليل نموده سپس شغل مناسبي را برمي‌گزيند(حاصلی ، 1382).

رضايت شغلي[1] يكي از پيامدهاي مهم انتخاب مناسب شغل است. به احتمال قوي خصوصيات فردي در انتخاب شغل و به تبع آن در رضايت شغلي نقش مهمي دارد از اين رو اگر بدانيم كداميك از خصوصيات فردي در اين مورد نقش مؤثري دارند، زمينه راهنمايي افراد در راستاي شغل مناسب فراهم مي‌گردد و اين امر مستلزم آگاهي و اطلاع از خصوصيات فردي و شناخت شخصيت افراد است(رضائیان، 1380).

در دهه‌هاي اخير شاهد ظهور بي‌سابقه تحقيقات علمي پيرامون مقوله‌هاي مختلف هيجانها بوده‌ايم‌. سالها تصور مي‌شد كه هوش افراد (IQ ) موقعيت آنان را در زندگي تعيين مي‌كند‌ و تمامي ادارات و مؤسسات علمي براي انتخاب افراد از آزمون استفاده مي‌كردند، در اين‌ زمينه محققان پي بردند كه IQ تنها شامل موفقيت افراد نيست بلكه از هوش هيجاني به عنوان ‌نوع ديگر با هوش بودن كه شامل احساسات خود براي تصميم گيري مناسب در زندگي است استفاده مي‌شود و به طور كلي EQ  يك مهارت شغل اجتماعي است و شامل همكاري با ساير مردم، كاربرد احساسات و روابط و توانايي رهبري ساير افراد مي‌باشد(گلمن ،1380).

اصطلاح هوش هيجاني براي نخستين بار در مجموعه مقالات جان دي ماير، پيتر سالووي (1995) ديده مي‌شود. سپس دانيل گلمن(1995) با انتشار كتاب هوش هيجاني چرا مهمتر از هوش عمومي است،اين مقاله پر فروش‌ترين كتاب سال را به خود اختصاص داد. بدين ترتيب اين اصطلاح بخشي از زبان روزمره روان شناسي گرديد(گلمن ،1995).

هوش هيجاني با شناخت فرد از خويش و ديگران، ارتباط بين فردي و سازگاري و انطباق با محيط در جهت ارضاي نياز خود و انتظارات جامعه وابسته است و به عبارتي هوش هيجاني فرد با مسائل فردي و اجتماعي روزمره سروكار داشته است و پيش بيني كننده موقعيت فرد در زندگي و جامعه است چرا كه نشان دهنده عملكرد فرد در موقعيت‌هاي اضطراري است(رابطه هوش هیجانی با رضایت شغلی پرستاران بارـ اون 2000).

بيان مسئله:

در دهه حاضر كه اهميت و نقش هيجان ها در زندگي مورد بررسي واقع شده است عاملي مرتبط با پيوندهاي درون فردي و برون فردي و سازگاري‌هاي اجتماعي مورد نظر قرار گرفته است. «هوش هيجاني» مي تواند ضامن موفقيت فرد در هر يك از بخشهاي زندگي باشد با هوش هيجاني ياد مي گيريم كه چگونه خود را احساس كنيم و چگونه ديگران به احساس هاي ما واكنش نشان مي دهند، چگونه درباره اين احساسها فكر كنيم و چگونه از ميان واكنش هايمان واكنشی را برگزيده، آرزوها و ترس هايمان را بشناسيم و آنها را بيان  كنيم(يوحنايي شغل ، 1385).

نگرش جديد در ارتباط با هوش و پيشرفت اين پيام را دارد كه هوش هيجاني نسبت به IQ پيش بيني كننده مطمئن تري براي موفقيت فرد در زندگي و محيط كار مي باشد.

درست است كه هوش عمومي سهم معناداري براي پيش بيني عملكرد فرد در يك تكليف شناختي دارد، اما بناي تحقيقات هوش هيجاني، درك هيجان ها و تنظيم آنها در سطح عملكرد شناختي فرد سهم مثبت و مؤثري دارد(يوحنايي، 1385).

بر اساس تحقيقي كه در سال 1378 توسط روحاني‌منش در مورد رضايت شغلي و عزت نفس انجام پذيرفت اين نتيجه به دست آمد كه بين رضايت شغلي و عزت نفس رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.

رضايت شغلي يكي از عوامل بسيار مهم در موفقيت شغلي است. رضايت شغلي عاملي است كه باعث افزايش كارايي و نيز احساس رضايت فردي مي‌گردد. هر كارفرما به نوعي درصدد افزايش رضايت شغلي در كاركنان مؤسسه خود مي‌باشد. محققان رضايت شغلي را از ديدگاه‌هاي گوناگون تعريف و توجيه نموده‌اند

در تحقيقي كه توسط مير باقري طباطبائي (1379) با عنوان ارتباط رضايت شغلي با تيپ شخصيتي در بين مهندسان عمران و پزشكان عمومي شهر تهران انجام گرديد اين نتيجه به دست آمد كه موفقيت افراد در محيط اجتماعي به خصوص در محيط كار بستگي به عوامل مختلفي دارد كه مطلوب بودن كار و رضايت شغلي از جمله اين عوامل است.

"<yoastmark

در پژوهش ديگري كه توسط سميع‌زاده (1377) با عنوان بررسي رابطه نوع شخصيت و ويژگي‌هاي فردي دبيران مدارس متوسطه شهر كرمان با رضايت شغلي آنان انجام شد. اين نتيجه به دست آمد كه بين نوع شخصيت دبيران و رضايت شغلي آنان رابطه وجود دارد.

در پژوهش ديگري كه توسط نادري (1380) با عنوان بررسي تفاوت رضايت شغلي در كاركنان سخت‌رو و غير سخت‌رو دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج انجام شد اين نتيجه به دست آمد كه بين رضايت شغلي دروني كاركنان سخت‌رو و غير سخت‌رو تفاوت وجود دارد.

در نهايت در این پژوهش سعی بر اين است كه بررسي شود كه هوش هیجانی چه تاثیری بر رضايت شغلي پرستاران بیمارستان میلاد دارد؟

اهميت و ضرورت تحقیق:

سالهاست كه روانشناسان درصدند تا پاسخي مناسب به سؤالاتي چون چرا برخي از مردم در زندگي شغلي و خانوادگي و تحصيلي خود موفق‌تر و راضي‌تر از ديگرانند و از سلامت رواني بهتري برخوردار هستند كه پاسخ به اين قبيل سؤالات بر لزوم پژوهش در زمينه مهارت‌هاي هيجاني تأكيد مي‌كند، چرا كه شواهد بيشماري ثابت كرده‌اند افرادي كه هوش هيجاني بالايي دارند و كساني كه احساسات خود را به خوبي شناخته و آن را هدايت مي‌كنند و همچنين احساسات ديگران را نيز درك و به طور اثر بخشي با آن برخورد مي‌كنند در زمينه‌هاي مختلف زندگي چون شغلي، تحصيلي و خانوادگي موفق هستند و در زندگي پويا و سرزنده و كارآمدند(آقایار و درآمدی ، 1386).

"<yoastmark

هوش هيجاني مؤلفه تازه‌اي است كه محققان بسياري همچون موراند (2000) ، ابراهام  (1999) در محيط‌هاي كاري حرفه‌اي و شغلي و در زمينه توانايي مديريت در تجارب رهبري و سازماندهي رفتار خود،  ساولف (1997) سيمونز (1997) به كاربرد آن علاقمند شدند و در نتيجه تحقيقات، آنها همگي دريافتند كه دامنه تأثير هوش هيجاني بر جنبه‌هاي مختلف زندگي بسيار زياد است كساني كه هوش هيجاني خود را رشد مي‌دهند معمولاً در شغل خود موفقند زيرا هوش هيجاني و موفقيت شغلي دست در دست يكديگر دارند (گنجي، 1384).

اهداف تحقیق

–         بررسی هوش هیجانی در پرستاران

  • بررسی میزان رضایت شغلی پرستاران
  • بررسی تاثیر هوش هیجانی بر رضایت شغلی در پرستاران
  • بررسی تاثیر مولفه های هوش هیجانی (طبق آزمون شات) بر رضایت شغلی پرستاران

متغیرهای تحقیق

متغیر  وابسته : هوش هیجانی

متغیر مستقل: رضایت شغلی

سئوالهای تحقیق:

سئوال 1 – آیا بین ارزیابی هیجانی و رضایت شغلی ارتباط معنا داری وجود دارد؟

سئوال 2 – آیا بین ابراز هیجانی و رضایت شغلی ارتباط معنا داری وجود دارد؟

سئوال 3 – آیا بین تنظیم هیجانی و رضایت شغلی ارتباط معنا داری وجود دارد؟

 فرضيه های تحقیق:

فرضیه 1 – بین ارزیابی هیجانی و رضایت شغلی ارتباط معنا داری وجود دارد.

فرضیه 2 – بین ابراز هیجانی و رضایت شغلی ارتباط معنا داری وجود دارد.

فرضیه 3 – بین تنظیم هیجانی و رضایت شغلی ارتباط معنا داری وجود دارد

تعاريف اصطلاحات تحقیق

رضایت شغلی

تعريف نظري:

رضايت شغلي را عامل رواني قلمداد مي‌نمايند و آن را نوعي سازگاري عاطفي با شغل و شرايط اشتغال مي‌انگارند(فيشر وهانا ، به نقل از شفيع‌آبادي،1380).

رضايت شغلي مفهومي پيچيده و چند بعدي است و با عوامل رواني، جسماني و اجتماعي ارتباط دارد (هاپاك، رابطه هوش هیجانی با رضایت شغلی پرستاران به نقل از شفيع‌آبادي، 1380).

تعريف عملياتي:

منظور از پرسشنامه رضايت شغلي : نمره اي كه هر آزمودني بدست مي آورد .

هوش هیجانی :

تعريف نظري:

عبارتست از توانايي درك درست محيط پيرامون فرد خود انگيزي، شناخت و كنترل احساسات خويش بطوري‌كه اين فرايند بتواند جريان تفكر و ارتباط را تسهيل نمايد (ماير و سالووي، 1995).

فردي كه از هوش هيجاني بالايي برخوردار است در چهار زمينه شناسايي، كاربرد، فهم ‌و درك و تنظيم هيجانها مهارت دارد (ماير و سالووي، 1993).

هوش هيجاني شامل عناصر دروني و بيروني است. عناصر دروني شامل ميزان خودآگاهي، خودانگاره، احساس استقلال و ظرفيت خودشكوفايي و قاطعيت مي‌باشد. عناصر بيروني، شامل روابط بين فردي ـ سهولت در همدلي و احساس مسئوليت مي‌باشد. همچنين هوش هيجاني شامل ظرفيت فرد براي قبول واقعيات، گشودگي به تجربه توانايي حل مشكلات هيجاني، توانايي مقابله با استرس و تكانه‌ها مي‌شود (شغل گلمن، 1995).

هوش هيجاني عبارتست از آگاهي از هيجانها و چگونگي اثر گذاري اين آگاهي در روابط بين فردي (گلمن، 1995).

"<yoastmark

[1] – Job satisfaction

 

فهرست مطالب

فصل اول : کلیات تحقیق

مقدمه

بيان مسئله

اهميت و ضرورت تحقیق

اهداف تحقیق

متغیرهای تحقیق

سئوالهای تحقیق

فرضيه های تحقیق

تعاريف اصطلاحات تحقیق

فصل دوم : ادبیات و پیشینه تحقیق

مقدمه

شغل

رضايت شغلي

اهميت رضايت شغلي

عوامل مؤثر در رضايت شغلي

شخصيت

سن

جنسيت

عوامل موقيعتي

آثار و نتايج رضايت شغلي

مديريت رضايت شغلي

عملكرد و رضايت شغلي

رضايت شغلي و بهره‌وري

منابع رضايت شغلي

نظريه‌هاي انگيزش شغلي

مفهوم هوش

مفهوم هيجان

هيجان و انگيزش

تعريف هيجان

هوش هيجاني

تاريخچه هوش هيجاني

نظریه های هوش هیجانی

پیشینه

تحقیقات انجام شده درباره موضوع

فصل سوم : روش تحقیق

جامعه آماری

نمونه و روش نمونه گیری

ابزار پژوهش

1-پرسشنامه هوش هیجانی شات

2- پرسشنامه رضایت شغلی

 

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها

مقدمه

آمار توصیفی

آمار استنباطی

 

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری

نتیجه گیری

پیشنهادات

محدودیت

منابع

پیوست

‫0/5 ‫(0 نظر)

اطلاعات بیشتر

تعداد صفحات

بیش از 100

فایل PDF

دارد

فایل پاورپوینت

ندارد

منابع و مآخذ

دارد

فایل Word

دارد

نظر شما درباره مقاله “رابطه هوش هیجانی با رضایت شغلی پرستاران” چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظر

هنوز بررسی نوشته نشده است.

گروه مقالات